دربارهی شرکت دلیچی
ویرایش اطلاعات شرکتروند در کل خوب بود و من از مصاحبه راضی بودم چون حس راحتی داشتم. حتی می تونم بگم لذت بردم و خوش هم گذشت. سوالها اینطوری بود: تو شرکت قبلی دقیقا چه مسئولیتهایی داشتم و در یک روز کل کارهایی که باید انجام میدادم رو نام ببرم. یک سوال که انتظارش رو نداشتم این بود که اگر بخوام یه تیزر تبلیغاتی در مورد فشن رو توصیف کنم زاویه دوربین و جزئیات رو چطوری می بینم. بعد از همه اینها سوالات شخصی تر شد، مثل اینکه آخرین فیلمی که دیدم چی بوده، دوستش داشتم یا نداشتم. این سوالات عموما به صورت شفاهی ازم نشده بود اما کتبی چرا برای همین خیلی تعجب نکردم. و در ادامه کارگردان مورد علاقم کی هست. و چقدر خودم رو باهوش می دونم. آخرین سوال هم این بود که چرا ما باید شما رو استخدام کنیم. و در نهایت هم من پرسیدم که روند کار اینجا چطوریه و من چه مسئولیتهایی خواهم داشت.
من توصیه م به هر کسی که هر جا می خواد مصاحبه انجام بده اینه که صادق باشه، خیلی برای تحت تاثیر قرار دادن سخت تلاش نکنه. به سوال آخر هم که چرا باید شما رو استخدام کنیم، پیشنهادم اینه که به صورت کلی به این اشاره کنه که در حد توان و ظرفیتش سعی می کنه بهترینه خودش باشه و برای بهتر شدن و یادگیری و ارتقاع توانایی هاش تلاش می کنه. و واقعا تلاش هم بکنه و صرفا به حرف نباشه.
من مهرماه ۱۳۹۷ برای این شرکت رزومه فرستادم و پذیرفته شدم. چند جلسه هم برای مصاحبه رفتم و دیدگاهها و حرفهایمان با دو مدیر مجموعه – که آدمهای بسیار خوب و سالم و بیشیلهپیلهای بننظر میرسیدند – کاملاً همسو بود. صحبتها بهسمت آغاز همکاری متمایل بود؛ اما راستش من دو پیشنهاد همزمان داشتم از دو شرکت دیگر، که هر کدام جذابیتهایی داشتند چه از نظر مالی و چه سازمانی. ضمن اینکه کمی شک کردم؛ چرا که اینجا دفتری کوچک و دو، سه نفره بود و هدفشان رقابت با فروشگاههای اینترنتی بزرگ آن زمان (شیکسون و دیجیاستایل و مدیسه و …) در حالیکه علاوه بر ابعاد سازمان، دستمزد پیشنهادیشان واقعاً همارز چنین چشماندازی نبود.
از این بابت بهنظرم رسید هر چقدر هم تخصص داشته باشم و زحمت بکشم، در نهایت یکنفره امکان پیش بردن چنین کار سنگینی وجود نخواهد داشت. بههمینخاطر به یکی دیگر از شرکتهایی که پذیرفته شدم (بهنام تجارت مجازی اوکسین) رفتم؛ که البته آن هم خود اشتباه بسیار بزرگتری بود…
مدیران دلیچی هم بارها و مکرر تماس گرفتند و اصرار داشتند با آنها همکاری کنم، حتی پیشنهادهای بهتری هم دادند؛ اما من نپذیرفتم و عذر خواستم. بههرحال قصدم از نوشتن این تجربه، بیشتر ادای دین به ایشان بود.