درباره‌ی شرکت راه اندازی و بهره برداری صنایع نفت ایکو
ویرایش اطلاعات شرکتدر ابتدا یکسری فرم دادند که باید تمام رزومه ام رو یکبار دیگه در فرم ها وارد میکردم. بعدش ۳ سری تست واحد منابع انسانی درخواست کرد که تکمیل کنم. بیش از ۴۰ دقیقه وقت برد. سوالات بی ربط مثل هفته قبل سردرد داشته اید؟ و … پرینتر به لپ تاپ وصل نمیشد ۴۰ دقیقه معطل شده بودم که خانمی که نمیدونم سمتشون چی هست لطف کنندمشکل رو برطرف کنند هر چقدر هم همکارشون بهشون میگفت لطفا اینو بررسی کنید بی توجه به حرف های ایشون فقط الکل میزد به دستش. به شدت بی نظم بودند.
مصاحبه هم حدود ۴۰ -۵۰ دقیقه طول کشید. سوال فنی خاصی پرسیده نشد. مدیر منابع انسانی مودبانه برخورد میکرد ولی مدیر فناوری رفتار جالبی نداشت در و دیوار رو نگاه میکرد دست و پاشو تکون میداد هی گوشیشو چک میکرد. خوبه خودشون زنگ زده بودند اگه خودم رزومه میفرستادم معلوم نبود رفتارشون چه جور بود.
خودشون سوال میپرسیدن در حین اینکه میومدی توضیح بدی هی میپریدن وسط حرف.
خیلی اصرار داشت نشون بده اینجا فقط من رئیسم هیشکی غیر من حرف نزنه. مثلا: من بگم ۶ صبح اینجا باش باید ۶ صبح اینجا باشی!! یا باید تا هر وقت کار هست بمونید و کلا مدیریت پادگانی داشت. همه دنبال نیرویی هستند که موندگار بشه ایشون همون اول میگفت اینجا یه جوریه که دو سال دیگه که برید کلی کار یاد گرفتید!! من کار گل میدم باید انجام بدی اینجا خوشم نمیاد و این کارو نمیکنم نداریم. حسی که به من دست داد این بود که نیروها همه باید بله قربان گو باشن و هر چی شنیدن فقط بگن چشم. تعادل بین کار و زندگی به نظرم هیچ ارزشی توی این شرکت نداره. کارمنداشونم ساعت ۷ شده بود هنوز اونجا بودند. و احساس میکنم اضافه کار اجباری هستند.
در کل توصیه نمیکنم.
در مصاحبه حضوری که برای بار چندم هماهنگ شد و به دلیل عدم حضور مدیر منابع انسانی عقب افتاده بود ، میزان حقوق را موافقت کردند و گفتند مشکلی نیست، اما وقتی برای قرارداد موچزاجعه کردم متوجه شوم دوسوم حقوق را در قرارداد نوشتند و گفتند مابقی در قالب کارانه داده میشود کارانه هر سه ماه یکبار از ۶۰تا ۱۰۰% حقوق پایه را شامل میشد . این اولین شوک برای من بود ، دومین شوک سمتی بود که قراربود در اون مشغول به کار بشم ،متوجه شدم که مدیر واحد توهم زده و فکر کرده می‌تونه یه واحدی در زیر مجموعه اش ایجاد کنه ولی اول نیرو استخدام کرده و بعد نتونست نقشه اش را عملی کنه و واحد را بیاره زیر مجموعه اش این دومین شوک بود . تو واحد کلا هیچ کاری برای انجام دادن نبود یعنی کلا تو شرکت کسی کار خاصی نمی‌کرد همه دوز خودشون میچرخیدند، مدیر این واحد کلا تعطیل بود یه دستورالعمل انگلیسی را میداد یکی ترجمه میکرد دوباره همونو میداد یکی دیگه انگلیسی میکرد تمام تلاشش را میکرد تعداد نیروها را بیشتر کنه بی سوادترین و بی عرضه ترین کسی بود که در این سمت دیده بودم از همه بدتر محیط ناامن واحد بود ، به شدت جنسیت زده و همه خانومها از سمت همین مدیر تهدید می‌شدند ، واحد حراست هم این موضوع را میدونست اما هیچ کاری نمی‌کرد ، کم کم همه خانومها از اون واحد اخراج شدند چون آبی ازشون گرم نمیشد برای مدیر .حقوق ها با تاخیر داده میشد ، کارانه یه بار داده میشد یه بار داده نمیشد ، مدیر عامل تمام فامیلهای خودشو استخدام کرده بود حتی کسانی که شغلشون هیچ ربطی به سازمان نداشت باشون قرارداد مشاوره بسته بود ، فضا به شدت مسموم بود .
به کسی توصیه نمیکنم تو این شرکتهای مسموم و بی سواد بره
مزایا: بیمه تکمیلی زمان کاری شناور کادوهای مناسبتی ناهار رایگان
معایب: محیط غیر حرفه‌ای عدم امنیت شغلی هدر دادن منابع مدیریت ضعیف بد قول
پیوند یکتای این تجربه‌ی کاری