درباره‌ی شرکت برق و کنترل مپنا (مکو)
ویرایش اطلاعات شرکتبنده در لینکدین بصورت اتفاقی با شخصی از مکو آشنا شدم و پس از صحبت گفتند که برای قسمت خودرو برقی نیرو نیاز دارند و نمونه کارهام رو برای ایشون فرستادم. پس از حدود دو هفته زنگ زدند که تشریف بیارید.
در مصاحبه اول خود اون فرد که فهمیدم مدیر یکی از قسمت ها بود و یک نفر نیرو فنی دیگه، مصاحبه انجام دادند (نمی دونستند چی باید بپرسند) بیشتر جنبه فنی داشت و رفتار محترمی داشتند.
برای مصاحبه دوم که حدود یک ماه بعد از مصاحبه اول بود تماس گرفتند و رفتم دیدم 15 نفر دیگه برای مصاحبه اومدن، موقع مصاحبه دوم یه اتاق بود که سه نفر نشسته بودند که یکی از آن سه نفر عادل دمشقی مدیر عامل خود مکو بود. به محض اینکه وارد اتاق مصاحبه شدم یکی از آن سه نفر شروع کرد مسخره کردن موی کم پشت و ریزش موی من و بعد سه نفری از خنده ریسه می رفتند. خود عادل دمشقی که به یک حالت بی احترامی نشسته بود تا آخر جلسه اصلا حتی یه نگاه هم به من نکرد و فقط با حرف های دو نفر دیگه میخندید (پاهاش رو به سمت من باز کرده بود و با گوشیش بازی می‌کرد) بلاخره بعد از کلی تحقیر بنده و خندیدن به من یه مقداری حالت جدی به خودشون گرفتن و اولین سوال مصاحبه رو از بنده کرد: معرف داری اومدی اینجا؟ و وقتی جواب خیر من رو شنید جلوی من با کله علامت نه بهم دیگه میدادن و شروع کردند به رگبار سوال های کاملا بی ربط به رشته بنده پرسیدند(رشته من الکترونیک بود و آنها از حفاظت و برق صنعتی می پرسیند) که با توجه به سابقه فنی تقریبا به سوالات بی ربط آنها پاسخ دادم و وقتی دیدند کم نمی آورم کلافه شدند و به ناچار بنده رو فرستادند طبقه پایین که از بنده یک تست جهت قسمت مونتاژ کاری بگیرند (در حالی که من نیروی سنیور طراح میکروکنترلری و آلتیوم با سابقه زیاد بودم و اصلا برای مونتاژ کاری نیومده بودم اونجا) با این حال طبقه پایین رفتم و مسئول تست هم باز این سوال رو از من پرسید که معرف شما کی بوده؟ و یه تست مونتاژ/دی مونتاژ از من گرفت که در تست موفق بودم و تبریک گفت و من رو برد قسمت های مختلف و آدما و همکارهای دیگه رو معرفی کردن و کارهای مختلف رو نشون دادن به من که طولی نکشید تلفنش زنگ خورد و یکی از اون سه نفر اگه اشتباه نکنم به اسم شخصی به نام آقای حسینی باهاش تماس گرفت و ده دقیقه ای حرف زدند و وقتی برگشت حرفش عوض شد و گفت که ببخشید شما فلان جا رو اشتباه مونتاژ کردی و زورکی گذاشت تو دهن ما که شما چیزی بلد نیستی و وقتی نگاه متعجب من رو دید برای اینکه من مدعی نشدم صداش رو خیلی بالا برد و تهمت زد که وقتی که من نبودم دزدکی بردها رو جابه جا کردی و تقلب کردی موقع مونتاژ و منو گول زدی و... من رو رد کردند، کل این فرآیند دو ماه وقت من رو گرفت و مصاحبه دوم بسیار تحقیرآمیز و ناراحت کننده بود بخصوص اون تهمت ناحق آخرش واقعا برای منی که تمام عمرم راه درست رو رفتم خیلی دردناک بود.
مپنا از هر نظر بی نظیره . محیط کار ارام .حقوق عالی - مزایا زیاد -پیشنهاد میکنم .
مراحل جذب سخت هست . واقعا سخت . برای همین هست که اسمش مپنا هست
مزایا: بیمه بیمه تکمیلی پرداخت حقوق به موقع حقوق خوب پاداش و کارانه مدیریت بسیار منظم تیم حرفه‌ای تیم صمیمی محیط دوستانه کادوهای مناسبتی جای پارک سرویس رفت و آمد ناهار رایگان نوشیدنی رایگان فرهنگ سازمانی مناسب برگزاری دوره‌های آموزشی امکان یادگیری و رشد اهمیت به دیزاین شرکت بزرگ
معایب:
پیوند یکتای این تجربه‌ی کاریهمسر من هفت هشت ماه پیش با این شرکت مصاحبه داشت. اولا اینکه پروسه خیلی طولانی بود. بین هر مصاحبه یکی دوماه فاصله افتاد. ثانیا به کمیته جذب که رسید یه رقم خیلی خنده داری برای حقوق بهش پیشنهاد دادن، با این که هم رزومه خوبی داره و هم مصاحبه هاش عالی بودن! ما خیلی ذوق داشتیم برای این شرکت چون خیلی تعریفشو شنیده بودیم ولی متاسفانه ناامیدمون کردن، اگه میدونستیم وقت نمیزاشتیم. به هرحال همزمان مصاحبه یه شرکت معتبر رو قبول شد و اونجا مشغول شد.
مزایا: شرکت بزرگ
معایب: حقوق ناکافی
پیوند یکتای این تجربه‌ی کاریبنده و یکی از دوستان برای مصاحبه دعوت شدیم و تا مرحله آخر مصاحبه ها رفتیم، همه ی مرحله ها خوب پیش رفت اما توی مرحله آخر به تمسخر میگیرنتون که من برداشتم این بود که میخوان صبر شما رو بسنجن مثلا به بنده گفتن زیر پیراهنت چیزی قایم کردی؟(چون بنده یه مقدار شکم دارم) و بنده که سرما خورده بودم یه بزرگواری گفت ایشون زیاد آب دماغش رو بالا میکشه برای همین چشمام این رنگی هست :))))) و بعد یک ماه هم فهمیدم ردم کردن.
البته دوست بنده چون دایی شون تو قسمت وایرینگ خودرو برقی بود به عنوان معرف وارد شد و خودش هم تو دانشگاه فرهنگیان بوده و مثل اینکه سر جلسه مصاحبه نشونی داده به شخصی به نام ***** که اونجا مسئول بوده و دوست بنده رو شناخته موفق شد وارد مپنا بشه و اینطور که میگفت حقوقش در بدو ورود بین 15 تا 17 با توجه به مدرک تحصیلی هست و یه شرکت خصولتی هست که آشنا داشتن(پارتی) شانس شما رو به شدت افزایش میده اما فاکتورهای دیگه هم دخیله، از لحاظ حجم کار هم خیلی کمه اما باید کلاس کاری رو حفظ کنید و ناهار هم بهتون میدن و سرویس به تهران هم داره.
مزایا: ناهار رایگان
معایب:
پیوند یکتای این تجربه‌ی کاریمپنا چندتا مصاحبه داره، مرحله اولش که معمولا با مدیرهای بخشه مصاحبه خوب پیش میره، برای مصاحبه دومش رفتار زننده ای رو تجربه میکنید چون مدیرهاش بیشعورن و نگاه بالا به پایین وحشتناکی دارن در حد اینکه خودشون رو پله صد صنعت میبینن و شما رو پله صفر و اصلا مهم نیست از کجا اومدید و کجا درس خوندید ( من خودم رتبه 54 کنکور و رتبه 99 ارشد هستم و با ده سال سابقه مرتبط تو صنعت الکترونیک و دو سال سابقه کار الکترونیک تو ترکیه اومدم اینجا اما کلی مسخره ام کردن تو مصاحبه )توی مصاحبه دوم کلا کاری به تخصص شما ندارن یه سری سوالات فنی بی ربط میپرسن و خیلی خیلی مهمه که معرف و پارتی داشته باشید و باید بصورت غیر مستقیم سفارش شما رو بکنه و قبولش داشته باشن(واقعا حیف مپنا که به چنین روزی افتاده من داییم تو مپناست خودش و میگه یه روزی ارج و قربی داشته واسه خودش) مرحله بعد نیرو انسانی و تست روانشناسی و تکمیل پرونده و ایناست.
بطور کلی آش دهن سوزی نیست، از دور اینجوری بنظر میاد که چه جایی هست اما مدیرهاش که خیلی هاشون بصورت گله ای از دانشگاه فرهنگیان اومدن فقط دنبال این هستن که یه بودجه ای بیاد و اینا بزنن به بدن، مپنا قدیما یه اسم و رسمی داشت الان شده کارگاه پول خوری و پول شویی
کل کار هم اینه که باید نشون بدی داری کار میکنی، کلا خروجی خاصی نداره و اگه روزی استخدام شدید مراقب باشید که خروجی نداشته باشید وگرنه ایرادهای بنی اسرائیلی از کارتون میگیرن و یه تسکهای عجیبی میزارن رو دوشتون که به غلط کردن بیافتید اینا معایبش بود
مزایاش اینه که ظهرها بهتون ناهار میده اگه تهران باشید سرویسش تا آزادی میاد و میره، حقوقش تقریبا 30 تا 40 درصد بیشتر از وزرات کاره یعنی اگه پایه وزارت کار 10 باشه اینجا بهتون 14 اینا میدن
خود اطراف خیابون نیروگاه هم خونه میتونید بگیرید. یکی دیگه از مزایاش اینه که همکارای با کلاسی دارید البته آدم بیشعور همه جا هست ولی با توجه به سابقه من توی شرکتهای مختلف توی لول خوبی قرار دارن بچه های مپنا و از ته دلشون میخوان یه کاری بکنن اما مدیرا....
خیلی از همکارهای ما مهاجرت کردن رفتن از مپنا به آلمان و سایر کشورها چون سقف داره مپنا و اینجوریه که اگه خوب کار کنید خود مدیرها میرن زیر سوال و موی دماغشون میشید. علاوه بر اون برآدمایی که تو تهران زندگی میکنن هم بدرد نمیخوره چون تمام زندگیتون توی مسیر شرکت و خونه دود میشه میره و اصلا نمیفهمید دارید چکار میکنید با زندگیتون.
کلا بدرد آدمای نخبه و قوی و قدر تو الکترونیک نمیخوره اینجا اگه یه آدم متوسطی هستید براتون خوبه مثل یه حجره تو بازار بیایید بشینید و برید و سرماه حقوقتون رو بگیرید. اگه واقعا حرفی برای گفتن دارید یا به فکر مهاجرت باشید یا برای خودتون کار کردن.
مزایا: بیمه پرداخت حقوق به موقع تیم صمیمی ناهار رایگان حجم کاری مناسب شرکت بزرگ
معایب: محیط غیر حرفه‌ای عدم پیشرفت هدر دادن منابع مدیریت ضعیف
پیوند یکتای این تجربه‌ی کاریآفتابه لگن هفت دست ولی شام و ناهار هیچی
کلی HR و نگهبان و ساختمان و گیت ورود و خروج به شرکت و کارت و اثر انگشت و عنتلکت بازی و....
مپنا شبیه به یه دکور بزرگ هست ولی توش هیچی نیست واقعا هیچی نیست، خالیه خالی! (ولی انصافا همکارهای خوبی دارید.)
حقوق خیلی دیر واریز میشه و جا داره که بیشتر باشه واقعا. آدم از شرکت مپنا انتظار بیشتری داره. سال های قبل وسط سال هم یه افزایش داشتیم ولی امسال هیچ خبری نشد.
سازمانی که توش خانم ها خیلی راحت میتونن پیشرفت کنند فقط کافیه بلد باشن چون مدیران خیلی هول هستند. (البته با احترام به مدیران انگشت شمار لایق)
شایسته سالاری به هیچ عنوان دیده نمیشه
وقتی معاون منابع انسانی خودش با زیرمجموعه اش بپره وای به حال بقیه واحدها
فراخوان داده بودن برا استخدام.گزینش چهار مرحله بود. اول با مسئول مستقیم بخشی که قراره توش کار کنی و این مرحله مهمترین مرحله هس. سوالا کاملا فنی و مربوط به سابقه کارت هست. این شخص قراره که تو رو انتخاب کنه و همون جلسه اول انتخابش رو انجام میده و اگه تو رو بخواد تا مرحله آخر هواتو داره که انتخاب بشی اگرم که تو انتخابش نباشی که یا دیگه خبرت نمیکنن یا اگه خبرت کنن و بقیه مراحل رو طی کنی جنبه ی فرمالیته داره مگر اینکه تو جلسه ی دوم که اونم جنبه ی فنی داره چیزای جدیدی رو کنی. بقیه مصاحبه ها جنبه ی تایید شخص توسط مدیران رده بالاتر رو دارن. مصاحبه دوم هم فنی بود اما غیر از مصاحبه کننده جلسه اول، مدیر همون شخص و یکی از معاونای مدیرعامل که مربوط به اون بخش میشه هم هستن که تو به اون جواب میدی و باید تواناییاتو به اون ثابت کنی. تو هر جلسه ممکنه اشخاص دیگه ای هم باشن. جلسه سوم تست روانشناسی بود و مصاحبه با پزشک روانشناس. یه مصاحبه هم با مدیر منابع انسانی داره. مصاحبه آخر هم با مدیرعامل شرکت هست که زیاد طول نمیکشه. تو این جلسه مدیر منابع انسانی و همون معاون جلسه دوم و مدیر بخشی که میخوای بری توش هستن. اینجا طرف صحبتت مدیرعامل هست. بعد از این جلسه اگه تایید بشی خبرت میکنن که بیا برای تشکیل پرونده و آزمایش خون و اعتیاد و سوء پیشینه و بعدشم شروع به کار 🙂
حالا اگرم نشد و نخواستنت فکر نکنی چیز خیلی آسی رو از دست دادی. مث دانشگاه میمونه از بیرون برق میزنه ولی وقتی رفتی توش چیز خاصی نیس و برات عادی میشه
سابقه کار براشون مهمه. و کارایی که تو دانشگاه انجام دادی. اگه پروژه های دانشگات و پایان نامت یا مقاله هایی که دادی مرتبط با کاری باشه که قراره انجام بدی خیلی تاثیر مثبت داره. کلا اگه کاربلد باشی میخوانت. من هیچ کس رو اونجا نمیشناختم و آشنا نداشتم ولی رزومه ام خیلی مشتی و خوب بود.
ویژگی‌هایی که براشون مهم بود:
مصاحبه عقیدتی سیاسی نداره. تاکید دارن که تمرکزت رو روی کار اینجا بزاری و جای دیگه پروژه نگیری.
بنده تجربه مصاحبه شدن در دو تا از شرکت های این گروه را داشته ام و با برخورد بسیااار زشت و غیر حرفه ایی مواجه شدم،نگاه از بالا به پایین،تحقیر کننده مصاحبه کنندگان و روند مصاحبه فقط نکیه بر نقاط ضعف و کوجک و نقیر نشان دادن دستاوردها و نقاط قوت بود و لاغیر!ای کاش این فقط جای ادعا کمی روی سیاست ها و تکنیک های قدیمی و غیر حرفه ایی مصاحبشون بیشتر کار کنن